به بهانه 29امین سالگرد تاسیس سازمانی که قرار بود علوم را اسلامی کند
سمت را که گوگل کنی، اولینِ یافته ها سایتِ سازمانِ عریض و طویلی است که قرار بود هدفش اسلامی کردنِ علومِ دانشگاهی باشد."یکی از اهداف مهم انقلاب فرهنگی، ایجاد دگرگونی اساسی در علوم انسانی دانشگاه ها بوده است و این امر،مستلزم بازنگری منابع درسی موجود و تدوین منابع مبنایی و علمی معتبر و مستند با در نظر گرفتن دیدگاه اسلامی در مبانی و مسائل این علوم است.ستاد انقلاب فرهنگی در این زمینه گام هایی برداشته بود، اما اهمیت موضوع اقتضا می کردکه سازمانی مخصوص این کار تاسیس شود و شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 7/12/63 تاسیس سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها را که به اختصار "سمت" نامیده می شود تصویب کرد."(1) و البته نکته ی جالب در مورد سایت این سازمان این است که جز فروش اینترنتیِ کتاب مورد استفاده ی دیگری ندارد.
رضاییان را که گوگل کنی بنا بر اطلاعاتِ دانای کل، حضرتِ ویکی پدیا، "ایشان چهره ماندگار در رشته مدیریت (سال 1385)،استاد دانشگاههای تهران و در حال حاضر ریاست دانشکده مدیریت دانشگاه شهید بهشتی، رییس دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام و مسئول گروه مدیریت سازمانِ سمت هستند." همان جایی که قرار بود علوم انسانی را اسلامی کند.
یکی از کتاب های ایشان "مبانی سازمان و مدیریت" است که یکی از منابع اصلی دانشگاهی رشته مدیریت و یکی از منابع اصلی کنکور کارشناسی ارشد نیز هست که اتفاقا به وسیله ی سازمان "سمت" منتشر شده است.پس انتظار می رود کتاب کمی تا قسمتی اسلامی شده باشد، ولی متاسفانه این فرآیند در این کتاب به صورتی خنده دار صورت گرفته؛طوری که تقریبا تنها به قرار دادنِ چند جمله در ابتدای هر فصل اکتفا کرده اند. مثلا در ابتدای فصلی با موضوع هماهنگی سازمانی آورده اند:"شاخص غالب در نماز جماعت اصل هماهنگی است؛یعنی برای حفظ هماهنگی، حتی اگر اقتدا کنندگان مجبور شوند برای تبعیت از امام(پس از تعجیل سهوی در نماز)،رکنی مانند رکوع یا سجده را دوباره به جای آورند، مبطل نمازشان نخواهد بود."(2) یا در ابتدای فصلی با عنوان هدایت از طریق ارتباطات آمده است:"رابطه ی انسان و خدا رابطه ی یحبهم و یحبونه است؛ یعنی رابطه ای بر اساس محبت." (3)
و بالاخره شگفت انگیز ترین بخشِ اسلامیِ! کتاب جایی است که نویسنده در همان صفحات آغازین، پس از بررسی سیر تاریخی تحول در مدیریت، عدم وجود هیچ نام و نشانی از مدیریت اسلامی در این کتاب را این گونه توجیه می کند که: "همچنین یادآور می شود که در سیر تاریخی تکوین نظریه های مدیریت،پیامبران ادیان توحیدی و اولیا و اوصیای آنان اثر قابل توجهی داشته اند؛ولی با توجه به این که طرح موارد مذکور نیاز به مطالعه،تحلیل و عمیق تاریخی دارد؛ از این رو در این نگاره به این آثار توجهی نشده است؛ هر چند اهمیت این گونه موارد به حدی است که باید به طور جداگانه بررسی و تدوین گردند." (4)
نمونه ای که راجع به اسلامی شدنِ علم از این کتاب آوردم، یک از صد هزاران بود. و این یعنی چرخه ی جهل. عذاب وجدانمان راجع به اسلامی شدن علوم را با ذکر چند جمله در باب اهمیت علوم اسلامی در مقدمه کتاب رفع کنیم و بعد با خیال راحت به ترجمه مان ادامه دهیم.
و در ضمن خدا را شکر. خدا را شکر که ما را در زمره ی دانشجویان علوم ی این چنین انسانی قرار نداد. که گرچه در مهندسی هم دچار چرخه ایم و هیچ کس نمی داند که پایانِ تکنولوژی کجاست؟ و کِی بهشت روی زمین محقق خواهد شد؟ اما این چرخه هرچه باشد چرخه ی جهل نیست. تقلید نیست.
ای کاش همین چند جمله ی به اصطلاح اسلامی را هم از کتاب های علوم انسانی مان حذف کنند. صادقانه بنویسند "مبانی سازمان و مدیریت در تفکر غرب". امام عزیزمان ستاد انقلاب فرهنگی را برای نوشتنِ از این دست جملات در کتاب ها تاسیس نکردند.
و ای کاش سمت تاسیس نمی شد.که بشود یک ناشر و فروشنده ی دولتیِ کتاب. که در صفحه ی ویکی پدیایش یکی از مهمترین ویژگی کتاب هایش را ارزان قیمت بودن به دلیل استفاده از تسهیلات دولتی بدانند."سمت" را چه کار به این که کتاب بفروشد؟
1- مبانی سازمان و مدیریت،علی رضاییان، صفحه چهار
2- همان، صفحه 401
3- همان، صفحه 522
4-
همان، صفحه 45
دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
http://www.ammarname.ir/node/37326
ما را از بروزرسانی خود آگاه
و با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
http://ammarname.ir -- info@ammarname.ir
یا علی